در گریز صحبت از معماری پادسوهاست! جایی که به عمد، تمامی اصول، رد میشوند! بناها، دیگر از نظر ظاهر و عملکرد، با محیط اطراف خود هماهنگ نیستند. گریز در حقیقت به دنبال کشف و چرایی ایجاد آثاری است که محیط اطراف خود را هیچ میانگارند و مفاهیم سنتی در مورد اینکه یک اثر معماری چگونه باید باشد را، به چالش میکشند.
این آثار اغلب به گونهای طراحی میشوند که از نظر بصری، شاخص و بیانیهای در پُشت پرده داشته باشند. اما این طراحیها همیشه به گونهای نیستند که کاربردی را پاسخ دهند یا به داستان محیط اطراف خود وفادار باشند! ما در گریز به سمت مفاهیمی در حرکت خواهیم بود که اگرچه گاهی به یک نماد بدل میشوند اما الگویی برای مصادیقی از زیبایی بصری نخواهند شد. گریز از جمع اضداد میگوید که گاهی به عنوان نوعی اعتراض به وضعیت موجود در نظر گرفته میشوند تا هنجارهای تثبیت شده حرفه معماری را به چالش بکشند!