اُستراوا، شهری در جمهوری چک، زمانی به دلیل رونق صنعت فولادش به «شهر فولاد» شهرت داشت. داستانهای صنعت فولاد این شهر در فولکلور محلی در هم تنیده شداند. بسیاری از خانوادهها، نسلها به کارگری مشغول بودهاند و در موفقیت صنعتی شهر اوستراوا سهم داشتند. چشمانداز صنعتی نمادین این شهر آن را به یک محیط شهری منحصر به فرد تبدیل کرده است. این شهر دارای ترکیبی از معماری تاریخی و ساختارهای مُدرن، از جمله تالار جدید شهر است که نمادی از احیای آن محسوب میشود و مناظر پانورامایی از شهر را ارائه میدهد.
این شهر میزبان جشنوارهها، کنسرتها و رویدادهای فرهنگی متعددی است که روحِ هنری خود را به نمایش میگذارد. مردم محلی به گرمی و مهماننوازی معروف هستند و با آغوش باز از بازدیدکنندگان استقبال میکنند.
استراوا علیرغم گذشته صنعتیاش، فضاهای سبزی مانند منطقه صنعتی Vítkovice را ارائه میدهد، جایی که به کمک طبیعت، مکانهای صنعتی سابق احیا شدهاند. این منطقه با ساختارهای صنعتی جذاب و تاسیسات هنری مُدرن، مکانی است که علاقهمندان به تاریخ باید از آن دیدن کنند.
تبدیل شهر استراوا از یک مرکز صنعتی به یک مرکز فرهنگی پُررونق، داستان تابآوری و سازگاری را به ذهن همگان مُتبادِر میکند. استراوا شهری با گذشتهای پویا و آیندهای روشن است. چه در حال کاوش در میراث صنعتی آن باشید و چه در اتمسفر فرهنگی آن غوطهور شوید، این شهر برای هر بازدیدکنندهای تجربه منحصر به فردی را ارائه میدهد.
گروه معماری KWK PROMES در سال 2024، با نجات یک بنای تاریخی و تبدیل آن به یک گالری هنری، راه حلی را معرفی کرد که هنر را سمت مسیری دموکراتیکتر سوق داد. در موزه هنر معاصر Plato، به لطف دیوارهای گردان، خروج از بنا به روشی غیرعادی رخ میدهد! KWK PROMES فضای اطراف گالری را که قبلاً آلوده بوده است به یک پارک هنری از گونههای متنوع زیستی و به نفع ساکنان تبدیل کردند.
ایجاد حیات دوباره در موزه هنر معاصر Plato، به واسطه نتیجه یک مسابقه بینالمللی با موضوع تبدیل یک کشتارگاه قدیمی و فرسوده در شهر استراوای چک، به گالری هنر معاصر Plato بود. دیوارهای کشتارگاه فرسوده شده بوده و در بسیاری از نقاط، به واسطه سوراخهایی بزرگ، دچار لهشدگی بودند. همچنین آجرکاریهای دودهزده، گواه تاریخ صنعتی این شهر بودند. گروه معماری KWK PROMES این کاستیها را در نظر گرفتند و لایه دیگری به تاریخ این اثر اضافه کردند که از نظر محیط زیستی، تحت حفاظت است. بنابراین در این قسمت بود که پای معماری زمینه گرا در این پروژه باز شد!
آنها اجازه داشتند که شخصیت خاکخورده و قدیمی آجرها و همچنین پنجرهها را در گالری هنر معاصر Plato حفظ و با نگهداری تزئینات قدیمی دیوارهای آجری، روزنههای دیوارها را با مصالح امروزی پُر کنند. آنها همچنین از اصل بازآفرینی، تمام عناصر از بینرفته بنا استفاده کردند تا به وسیله میکروبتن بخشی از کشتارگاه را بازسازی کنند که البته از شروع ساخت و ساز دوام نیاورد!
ایده اصلی در پروژه نوسازی گالری هنر معاصر Plato، مبتنی بر حفظ عملکرد دهانهها یا همان ورودیها به عنوان میانبرهای اتصال بنا به شهر است. از این رو این ایده که پُرکنندههای جدید این اثر میتوانند بچرخند و سالنهای نمایشگاه را مستقیماً به سمت جبهه بیرونی متصل کنند، به وجود آمد. این به هنرمندان و متصدیان نمایشگاه امکانات کاملاً جدیدی را ارائه میکرد و به هنر اجازه میداد تا به معنای واقعی کلمه به فضای بیرونی ساختمان برود. تحرک در گالری هنر معاصر Plato به این معناست که فرهنگ در ابعاد وسیعتر این فرصت را دارد که جنبه دموکراتیک بیشتری داشته و همچنین برای مخاطبان جدید، قابل دسترسی باشد. در نهایت، این نوسازی به ما فرصت تماشای یکی از بناهای زمینه گرا را در قالب حضور همزمان گذشته و حال داد.
KWK PROMES نه تنها در نجات ساختمان قبلی کشتارگاه بلکه در طراحی محوطه بیرونی نیز مشارکت موثری داشتند، اگرچه بخش دوم وظیفه آنها نبود. در ابتدا سطح سنگفرش شدهای را برای فعالیتهای هنری در آنجا تصور میکردند، اما با شناخت بهتر استراوا متوجه شدند که این مکان بیشتر به فضای سبز جذابی برای ساکنان آن نیاز دارد. خاک آلوده در آنجا بازسازی شد و با یک پارک دارای تنوعِ زیستی با کفهای قابل نفوذ نسبت به آب، مراتع گل و حوضچههای نگهداری، جایگزین شد. چیدمان فضای سبز به موقعیت ساختمانهایی اشاره دارد که زمانی از کشتارگاه حمایت میکردند در حقیقت فضایی فراگیر را ایجاد کردند که نه تنها به هنر بلکه به مسائل زیست محیطی نیز حساس باشد.
حیات پارک گالری هنر معاصر Plato فرآیندی است که در طول سالها برنامهریزی شده است و به نوعی بر اساس شرایط آن پیش میرود. مجموعهای از مردم در اطراف گالری هنر معاصر Plato شکل گرفته است که فعالانه در فرآیند ایجاد آن نیز شرکت کردند و طراحان به این درک رسیدند که با دادن میدان به دیگران، میتوان انتظار تعهد واقعی را داشت. گالری هنر معاصر Plato جاییست که فرآیند و مشارکت بسیار مهم است. البته این مساله در مورد فضای داخلی گالری نیز صدق میکند. برای درک مساله مشارکت در معماری زمینه گرا، ابتدا مقاله "همه چیز در مورد زمینه گرایی در معماری" رامطالعه کنید.
مصالح اصلی و غالب بنا آجر است (که ساختمان اولیه از آن ساخته شده بود). آجرهای فرسوده عمدتاً با آجرهای بازیابی شده از بخش فروریخته ساختمان تکمیل شدند. لعاب جدید دارای چاپ سرامیکی بود که تیره بود و احساس کسالت را منعکس میکرد و نور در گالریها را کاهش میداد. فضای داخلی کشتارگاه برای به خاطر رعایت اصول بهداشتی، با آهک سفیدکاری شدند، بنابراین فضاهای نمایشگاه با گچ آهکی سفید و رویه عایقکاری شده تکمیل شدند.
آجرکاری دودهدار داخل بنا در دهلیز سابق ظاهر میشود که پس از پوشش سقف، به رابطی بین تمام فضاهای گالری تبدیل شد. سقفهای چوبی که لایهای از پشم تیره داشتند، از بین رفته بودند و جایگزینی از سازههای فولادی پوشیده شده با غشای رنگ روشن برایشان قرار داده شد. در نتیجه سقفها کمتر گرم میشدند، بدون اینکه اثر جزیره گرمایی در اطراف آنها پدیدار شود. رنگی که وجود دارد به میکروبتن برمیگردد که تمام عناصر جدید و بازسازی شده از آن ساخته شدهاند. مهمترین آنها شش دیوار دوار است که دو دیوار ورودی ساختمان و بقیه گالریها را به اطراف متصل میکنند و هنگامی که بسته میشوند، دیوارها بخشی از چهره نمای بیرونی نمایشگاه را به خود میگیرند.
به طراحان در گذر زمان ثابت شد که حفظ تزئینات یک راه حل بسیار عملی است، زیرا به ورودیها اجازه میدهد تا با ضخامتهای متفاوتِ دیوارهای آجری، سازگار شوند. با وجود اندازه قابل توجهی که دارند، در صورت بسته شدن، مهر و موم کاملی را ایجاد میکنند.
برج موجود در گالری هنر معاصر Plato محل تأسیسات مربوط به بهرهبرداری از کشتارگاه بود. طراحان هدف اصلی خود را حفظ کردند تا عناصر هنری با نماهای تاریخی و سقفهای صاف، تداخل نداشته باشند. در طول بازسازی، گالری هنر معاصر Plato به طور موقت در ساختمان همسایه به نام Bauhaus اسکان یافت که یک فروشگاه سابق ابزارفروشی بود.
اینکه فروشگاه Bauhaus کاملا رها شده بود این سوال را در مورد آینده به ذهن میآورد که نحوه برخورد با چنین بناهایی چگونه باید باشد! KWK PROMES تصمیم گرفتند که برای این فضا هم بجنگند، همانطور که برای فضای اطراف کشتارگاه سابق جنگیدند! به همین دلیل است که آنها معتقدند یک روند طولانی را آغاز کردهاند، مشابه آنچه که سالها پیش برای نجات ساختمانهای کشتارگاه احیا شده آغاز شد.
Source: Archdaily