بازاری غبارآلود را در قلب خاورمیانه به هنگام غروب تصور کنید. جایی که همهمه عبور مردم با عطر ادویهها آمیخته میشود و نور فانوس روی دیوارهای فرسوده به رقص درمیآیند و شنها زمزمههایی از داستانهای فراموششده را در انعکاس حرارت از هر دانهشان به همراه دارند. در حالی که انگشتان دست بر بدنه چوبی و تارهای ظریف ساز عود رهسپار میشوند، ترانهای به زبانی قدیمیتر از کلمات سروده میشود. هر نُت، فصلی از یک داستان است که در حافظه جمعی سرزمینی حک شده. هر لغت، لهجهای از غم و شادی را به حنجره پوشیده است. اینجا عود ابزاریست که از زمان فراتر میرود، رشته هایش با پژواکهایی از تاریخ تنیده میشوند و جزییات ابیات شاعران را در دیرینگی تالارهای مرمرین و سادگی روستاهای محقر، طنینانداز میکند. باد در قلب چوبی عود، لالایی روحانگیزی به گوش صحراست که برای عشایر، پیغامی از مسیرهای باستانی با خود دارد. مسیرهایی پوشیده از خارهای بیآب و عنابهای وحشی...
برای "عمار خماش" که نه تنها یک معمار بینظیر، بلکه فردی چندوجهی با پیشینهای غنی و متنوع است، عود چیزی فراتر از یک ساز است. در واقع این ساز، پُلی است بین دنیاهای نادیده! موسیقی آن وزن قرنها، امیدها و رویاهای نسلهای گذشته و انعطافپذیری فرهنگیای برای عمار به همراه دارد که در برابر ناملایمات شکوفا میشود. خماش در زندگی خصوصی خود عمیقاً با طبیعت و انواع هنر ارتباط دارد که تأثیر قابل توجهی بر کار او به عنوان یک معمار میگذارد. خماش، عود را که یک ساز زهی سنتی خاورمیانه است، با مهارت زیادی مینوازد. عشق او به موسیقی و هنر، اغلب در طرحهای معماریاش تجلی پیدا میکند، جایی که او عناصری از ریتم، هارمونی و ترکیب را در محیط ساخته شده، میبافد.
عمار خماش، معمار، نقاش، نویسنده و هنرمند اردنی است که در سال 1960 در عمان متولد شد، در دهه 1980 برای تحصیل در رشته معماری و باستانشناسی قومی در دانشگاه جنوب غربی لوئیزیانا به ایالات متحده نقل مکان کرد. او برای سال آخر تحصیلات کارشناسی خود، ژانویه تا آگوست 1985 را در اردن گذراند و برای پایان نامه فارغالتحصیلی با عنوان "یادداشتهایی در مورد معماری روستا"، کار میدانی انجام داد. این پایان نامه که بعداً در سال 1986 به یک نمایشگاه سیار تبدیل شد، معماری زمینه گرا و روشهای ساخت و ساز را در 9 روستای اطراف اردن مستند کرد. خماش مدت کوتاهی پس از آن از انجمن معماری AA در لندن فارغ التحصیل شد، اما در عرض سه ماه به اردن بازگشت، زیرا متوجه شد که این موسسه نمیتواند "راهکاری برای خوانش منظره و محیط زیست به عنوان نیروهای سازنده معماری" به او بدهد. پس از بازگشت به اردن، در دوره کارشناسی ارشد در باستانشناسی قومی در دانشگاه یرموک ثبت نام کرد و در سال 1988 فارغالتحصیل شد.
قدردانی عمیق عمار خماش از طبیعت، فراتر از کارهای حرفهای اوست. او یک محافظتکننده متعهد و حامی محیط زیست است که به طور فعال و مبتکرانه در امور مرتبط مشارکت میکند تا پایداری و حفظ مناظر طبیعی را ترویج دهد. تعهد شخصی او به حفاظت از محیط زیست با اخلاق معماری او در ایجاد بناهایی که به طبیعت احترام میگذارند و همزیستی هماهنگ با آن دارند، همسو است. عمار خماش در زندگی شخصی خود به داشتن سبک زندگی متواضعانه و متفکرانه معروف است که نشان دهنده قدردانی او از سادگی، اصالت و زیبایی جهان طبیعی است. رویکرد کُلنگر او به زندگی، ادغام خلاقیت، طبیعت و میراث فرهنگی هم در باورهای شخصی و هم در تلاشهای حرفهای او منعکس میشود و او را به فردی با شخصیتی کاملاً جامع تبدیل میکند که اشتیاق به هنر، طبیعت و معماری را به طور یکپارچه و در هم تنیده دارد. بدین ترتیب آنچه واضح است این است که عمار خماش معماری زمینه گرا را در همه ابعاد زندگی میکند.
عمارخماش در کتاب "یادداشتهایی درباره زندگی روستایی" که در سال 1986 به چاپ رسید، گزارشی از یک طرح اولیه درباره محیط زندگی روستایی اردن ارائه میدهد که شامل یادداشتهایی است که بین ژانویه و اوت 1985، زمانی که او به سایتهای مختلف بررسی شده سفر و در آن زندگی میکرد، در حقیقت برداشتهایی که در ده سال گذشته جمعآوری کرده بود. آنچه این اثر ارائه میدهد دادههای صیقل دادهنشدهاست، زیرا از دیدیگاه خماش تغییر سریع، محیط سنتی را با سرعتی نگرانکننده از بین میبرد و زمانی برای بررسی یا اصلاح آن باقی نمیگذارد. او احساس میکرد در یک مأموریت نجات قرار دارد و باید قبل از ناپدید شدن حقایق معماری زمینه گرا تا آنجایی که ممکن است برداشتها را جمعآوری کند. وابستگی اولیه او به محیط روستایی اردن، تولد و بزرگ شدن در عمان به ایجاد انگیزه برای کشف حومه شهر کمک کرد. در جستجوی اردن قرون گذشته، او شروع به نگریستن به عمان به عنوان کلاژی از معماریای زیرک و پویا که از طبیعت الهام گرفتهبود و سبکی التقاطی داشت، کرد. عمار با خود اینگونه میاندیشید که اگرچه اردن کنونی مکان دلپذیری برای زندگی است، اما محیط زندگی سنتی را به ما ارائه نمیدهد، محیطی که زمانی یکپارچگی هماهنگتری را نشان میداد. کشور زیبای اردن با سنتهای ارزشمند، دستخوش تغییرات سریع و چشمگیر است. روشهای زندگی به سبک گذشته قرنهاست که با اشتیاقی روزافزون در کنار سبک امروزی قرار گرفتهاند. در واقع، تغییرات در اردن آنچنان به سرعت رخ میدهند که بسیاری از روستاهای بررسی شده توسط عمار، قبلاً دگرگون شدهاند.
معماری روستاها در اردن در نقش شاهدی بر یک فرهنگ باستانی عمل میکند که به طرز مبتکرانهای با یک محیط خشک و خشن سازگار شده بود و به طور همزمان معماریای را ایجاد میکرد که از سادگی بینظیر فرمها در کنار تعهد به عملکرد استفاده میکرد. خماش تقریباً به مدت دو هفته به هر یک از 9 مکان روستایی بررسیشده در این کتاب سفر کرد و در آنها زمانی را به زندگی کردن گذراند تا برداشتهای تازهای از یک معماری در حال از بین رفتن را به ما منتقل کند.
عمار باور دارد که معماران زمینهگرا از آثار خود جدا نیستند. این بدان معناست که او تلاش میکند همواره خودش را نیز بخشی از بنای در حال ساخت یا بازسازی در نظر بگیرد تا در کنار انتزاع، پیچیدگی طبیعی و دستساز منطقه را دچار تغییرات بنیادین نکند. او در این کتاب ارائه محتویات تحقیقاتش را مانند بازگشت از یک سفر طولانیمدت با دست و جیبهای پُر از تکههایی غبارآلود، شسته و بررسی نشده از بقایای آثار معماری میداند و میخواهد آنها را در معرض موشکافی مخاطبانش قرار دهد که ممکن است تفاسیر متفاوتی از آنها بیابد.
خماش علاوه بر اینکه یک معمار تحسین شده بود، نقاش، باستانشناس و طراح جواهرات نیز بود. شرکت او، معماران خماش، نسخه چهارم ارز کاغذی اردن را طراحی کرد. در سال 2023 بانک مرکزی اردن (CBJ) تصمیم گرفت اسکناسهای خود را برای اولین بار از سال 2002 طراحی و ارتقاء دهد. در سری جدید (پنجم)، واحد اسکناسها (JD1، JD5، JD10، JD20 و JD50) تغییر نمیکردند، اما اسکناسها، مجددا طراحی شدند و ویژگیهای امنیتی پیشرفتهای به آنها اضافه شد.
اولین اسکناس سری جدید، 1 دینار، در اواخر سال 2022 وارد گردش شد. اسکناسهای باقیمانده به تدریج در طول سال 2023 وارد بازار شدند و از اسکناس 5 دیناری، در مارس 2023 رونمایی شد. مانند سری قبل، روی هر نت جدید یک پادشاه هاشمی به تصویر کشیدهشد. کل سری جدید توسط عمار خماش طراحی شد. اسکناسهای جدید بادوامتر و کاربرپسندتر هستند. هنر خماش در این قسمت منجر به تولید اسکناسهای سری جدید بر روی یک سطح کاغذی ارتقا یافته و بادوامتر شد. صفحه پُشتی ساختهشده از کتان با کیفیت بالاست تا عمر اسکناسهای چاپشده افزایش یابند. در طراحی او ابعاد اسکناسها تا حدودی بر حسب نام روی آن متفاوت است. یکی از ویژگیهای مهم اضافه شده به تمام اسکناسهای سری جدید، مجموعهای از علامتهای مورب برجسته ( قابل لمس) و نقطههایی در لبههای چپ و راست آنهاست که برای کمک به مصرفکنندگان کمبینا طراحی شدهاند تا نوع اسکناسها را از طریق لمس تشخیص دهند.
مردم نقاشیهای عمار خماش را ناراحتکننده، دراماتیک و یا رمانتیک مینامند. همه این پاسخها تا حدی درست است، اما این نشانهای از عظمت مفاهیم موجود در نقاشیهای خماش است. تصاویر، بیشتر مناظر، مناظر شهری، بیابان، جنگل، کوهها و صخرهها، فضاهای داخلی یا یک ساختمان با شکل عجیب و غریب هستند.
تریش ادلشتاین در کتاب منظره باستانی درباره نقاشیهای او چنین میگوید:
"همچنین خماش به عنوان یک نقاش با سبک مخصوص به خود، در نقاشیهایش فقط به ثبت تصویرهای قدیمی از یک مکان نمیپردازد بلکه او به تنهایی در تک تک این مکانها قدم زده است. نگاه او به آنها نه تنها به عنوان یک لایه فیزیکی، بلکه به عنوان حلقه ارتباطی بین تعاریف و بیانهای متعددی است که خودش تجربه کردهاست. او تلاش میکند تا اثر غنای مکان را منتقل کند. نقاشیهایش هم زمین شناسی و هم زیست شناسی را در بر میگیرند که نه از بوم و نقاشی، بلکه از تجربه زندگی در یک زمین خاص به دست میآیند."
تشخیص کار این معمار اردنی، دشوار است. میتوانید از کنار یکی از ساختمانهای عمار خماش رد شوید و متوجه نشوید، مگر اینکه جزئیات متمایز آثار او را تشخیص دهید یا یک معمار بومی هنگام رانندگی در عمان، آن آثار را به شما نشان دهد. بسیاری از پروژههای معماری او هنوز مستند نشدهاند و به ندرت میتوان از یک مسیر آسان به شناسایی آثار او رسید. باستانشناسی ابزارهایی برای درک ساختمانها به عنوان لایههای از اکولوژی، زمین شناسی و روشهای ساخت و ساز تاریخی در اختیار او قرار داد. همچنین او را تشویق کرد که به ساخت و ساز به روشهای غیر متعارف فکر کند. او میگوید:
"باستانشناسی نقطه مقابل معماری است، زیرا شما با واقعیت شروع میکنید و آن را به طراحی تبدیل میکنید». این شاید برای معماری مناسب باشد که یک فرد به عنوان باستانشناس نیز آموزش دیده است که قطعاً نمایانگر عملکرد خماش در کل است. بهتر است اینگونه بگوییم که یافتن و خواندن آثار او مانند کشف قطعاتی از جهان بینی او است. پس از فارغالتحصیلی به گفته خودش در آن زمان هیچ سند ساخت و سازی را نگه نمیداشت. فقط برای آموزش به کارگران چیزهایی را ترسیم میکرد و میگفت چه کار کنند. در حقیقت در آن بازه زمانی او بیشتر شبیه یک صنعتگر بود. خماش در طول دهه 90 در تقاطع باستانشناسی و معماری به کار خود ادامه داد و مشاغل حفاظتی، بازسازی، توسعه و مراکز بازدید از مکانهای میراثی در اطراف اردن را بر عهده گرفت.
استراحتگاه پلا نمونهای از این مرحله از مسیر تمرینی اوست. پارک باستانشناختی پِلا که بر روی تپهای بر فراز Tabqet Fahel قرار دارد، دارای ویرانههای نوسنگی، رومی و بیزانسی است و مناظر وسیعی از تپههای خشک و زمینهای کشاورزی تا رودخانه اردن را ارائه میدهد. استراحتگاه پِلا که در بخشی از مرکز بازدیدکنندگان سایت قرار دارد یک ساختمان سنگی با طاق ضربی است که توسط معماران خماش در سال 1990 تکمیل شد. این خانه از دو قسمت نشیمن، یک تراس طاقدار رو به جنوب با یک رستوران و سرویسهای بهداشتی تشکیل شده است. این ساختمان تقریباً مشابه خانه استراحتی است که سال قبل برای سایت باستانشناسی قیس-گادارای رومی در کنار یک موزه اجرا شده بود. خانه استراحت پِلا به گونهای طراحی شده است که با استفاده از ترکیبی از تکنیکهای سنتی اجرا و مصالح معاصر ساخته شود. قلوه سنگهای آهکی یافت شده در دیوارهای بنایی باربر و خاک محلی تثبیت شده با سیمان به نسبت 1:10 به عنوان ملات در این بنا استفاده شدهاند. این سازه توسط طاقهای ضربی و متقاطع نگه داشته میشود و بتن درجا فقط برای دال سقف حمام و پنجره استفاده میشود.
عمار خماش کارگران محلی را از تبکت فاحل استخدام کرد و اطمینان حاصل کرد که این پروژه درآمدی برای 30 خانواده به مدت 16 ماه تأمین میکند. او معتقد بود سنگهای محلی باید به اندازه کافی سبک باشند که توسط یک یا دو کارگر حمل شوند و از لیفتراک، جرثقیل یا ماشین آلات سنگین اجتناب میکرد. او میخواست که ساخت آن بنا به اندازه کافی آسان باشد تا هرکسی در تبکت فاهل بتواند استراحتگاه پِلا را بازتولید کند، مشروط بر اینکه زمان و علاقه لازم برای این کار را داشته باشد. (در مقاله صفر تا صد معماری زمینه گرا به رویکرد حفظ مصالح اولیه و یا تلاش برای تامین مصالح از نقاط جغرافیایی نزدیک به بنا، پیشتر به تفصیل پرداختیم.) خماش با نگاه دقیق خود به جزئیات و قدردانی از زمین، به هر ماجراجویی پیوست. او در حالی که در میان مناظر ناهموار سرگردان بود، حتی از لایههای سنگ آهکی که اسرار زمان بر آنها حک شده بود هم شگفتزده میشد. او در قلب سایت پِلا با ساختمانی فراموششده روبرو شده بود که خارها و درختان عناب وحشی آن را احاطه کردهبودند. رد ابتدای پروژه پِلا سازه آن، روح معمار را به هیجان میآورد. به جای دیدن زوال، عمار تجدید را متصور شد. نوسازی که تاریخ را در حالی که زمان حال را در آغوش میگیرد، ارج مینهد. عمار به دلیل تعهد خود به حفاظت از تاریخ، مأموریتی را برای بازسازی آن ساختمان آغاز کرد.
عمار در توصیف آثارش که همگی جزوی از بناهای زمینه گرا هستند، چیزی را گزارش میکند که حاصل تداخل جغرافیا، داستان، باستانشناسی، مردمشناسی، فیزیک و غیره است. او میگوید مصالح استفاده شده به جز ماهیت فیزیکیشان، ماهیت منطقهای نیز دارند. عمار میگوید:
"هدف ازاین کار این بود که تکههای مدفون دانش گذشتگان را که اغلب نادیده گرفته میشدند، به چشم همگان، دیدهشود. کشف حقایق از دل ارزشهای کاربردی و شاعرانه گذشته و افزودن بر رنگ و لعاب آن، مانند شخم زدن و کاشت در زمین خاکستری است که پس از آنکه باران و خورشید کار خود را انجام دهند، سبزینگی درخشان جوانههای گندم اولیه را نمایان میکند."
نگاه عمار به ضرورت در دسترس بودن مصالح، به خانهها کمک میکند تا به جای آنکه موجودیتی اضافهشده بر محیط داشته باشند، بخشی از چشمانداز طبیعی باشند.
در تپههای بالای مرکز بازدیدکنندگان و مشرف به سایت، دو ساختمان اضافه شده، طراحی شده توسط عمار خماش هستند. همچنین جادهای دیده میشود که به بیتالفنان و خانه پِلا منتهی میشود که به ترتیب در سال 1994 و 2003 تکمیل شدند. اینها در ابتدا توسط خماش، در سبکهای مختلف معماری، برای استفاده شخصی خودش طراحی شدند. بیتالفنان خانهای به سبک مدیترانهای است، با سقفهای طاقدار کم عمق و پشت بامها و ستونهای ایونیک که تا زمانی که خانه پِلا ساختهشد، به عنوان آتلیه نقاشی عمار خماش از آن استفاده میشد. بیتالفنان اکنون به عنوان Airbnb (یک سرویس آنلاین برای اجاره دادن و اجاره کردن اماکن اقامتی) خدمت میکند. این ساختمان که از بلوکهای بتنی پیش ساخته و گچبُری شده با گل و آهک ساخته شدهاست، بدون استفاده از ماشین آلات سنگین، شکل گرفته. فرآیند ساختوساز و تکمیل، با دست انجام و مواد از بالای تپه و پارکینگ مرکز بازدیدکنندگان پِلا به آنجا حمل شد.
او با استقبال از این چالش، کار با مواد ارزان قیمت را انتخاب کرد، نه به دلیل هزینه آنها، بلکه به دلیل نماد سادگی و انعطاف پذیری آنها. دیوارهای ناهمواری که زمانی نادیده گرفته میشدند، اکنون به بوم نقاشی برای نمایش دیدگاه او مبنی بر ارزش افزودن به گذشته تبدیل شدهاند. به همین دلیل یک انحصار خاصی پروژههای خماش را مشخص میکنند. برای مثال، حیاط یک پروژه، سازه سایهاندازی برای مرکز بازدیدکنندگان وادی مجیب در سال 2014 ایجاد کرد. این سازه با گنبدی ساختهشده از میلگرد و صفحات فلزی دستساز پوشیده شده است. پنجرهها از لولههای فاضلاب برای جرزدار کردن خود استفاده مجدد میکنند. یک صفحه فلزی باقیمانده از ضایعات به یک آهنگر داده شد تا تراش داده شده و به یک سینک تبدیل شود. در دفتر خماش یک تخته سنگ شکسته نیز در سینک حک شده است. در داراتالفنون، دو کاشی مرمر با یک لامپ در وسط به هم متصل شدهاند تا نقش چراغ سقفی را ایفا کنند. خماش هم از سیمان و هم از ملات یا گچ محلی استفاده میکند که اغلب سیمان اولویت دارد زیرا به آسانی در دسترس است و کارگران با استفاده از آن مشکلی ندارند.
خانه پِلا در غرب بیتالفنان ناقص باقی مانده است، به تدریج در طول پنج سال ساخته و در سال 2003 متوقف شد و تنها طبقه فوقانی به پایان رسید. قرار بود مجموعهای از فسیلها و مصنوعات زمین شناسی را در خود جای دهد، اما در حال حاضر به عنوان یک استودیو نقاشی استفاده میشود. این خانه از چهار طاق در اطراف یک حیاط باز مرکزی تشکیل شده است. طاق نماها در دو طرف خانه در ابتدا بنا را به یک طرح سنتی چهار ایوانی (صلیبی) تبدیل میکنند، اما بارگذاری اتاقها بر روی نمای جنوبی، تقارن چهارگانه را میشکند. نمای شمالی تا وسط طاق نما متقارن است، در حالی که نماهای غربی و شرقی به سمت شیب بالا میروند. پنجرهها تقارن را بیشتر میشکنند، در حالی که نمای جنوبی دارای برجستگی و بالکن است که همراه با پلههای کنار طاقنما، تقارنهای مورد انتظار ساختمان را بیشتر از بین میبرند.
بنای بازسازی شده به عنوان شاهدی بر این باور عمار عمار خماش بود که معماری فقط ایجاد دوباره نیست، بلکه حفظ روح قدیم است. او با کار خود ویرانههای فراموش شده را به میراثی زنده تبدیل کرد، جایی که زمزمههای تاریخ در هر دیوار طنینانداز میشدند و زیباییهای ماندگار گذشته را که در تار و پود حال تنیده شده بود به همه کسانی که بازدید میکردند، یادآوری میکرد. عمار با مراقبت دقیق، ساختمانها را به زندگی بازمیگرداند و تاریخ را با طراحی معاصر لایهبندی میکند. به همین دلیل در دنیای معماری، خماش را به توانمندی در تبعیت از اصل " مرمت با رویکرد زمینه گرایی" میشناسیم. همه جزئیات، از خارهای حکاکی شده در سنگ آهک گرفته تا درختان عناب وحشی که در ورودی سایه انداختهاند، از ترکیبی هماهنگ از میراث و نوآوری خبر میدهند. از نظر فُرم نیز یک عملگرایی با سبک مخصوص به خود و سازمان دهی شده در پلا وجود دارد. استراحتگاه پِلا را میتوان با خانهای روستایی اشتباه گرفت، در حالی که بیتالفنان مدیترانهای به نظر میرسد. بسیاری از خانههای شخصی خماش به سبکهای مختلف از نئوکلاسیک تا نئواسلامی اجرا میشوند. آنها طراحی، ساخته و سکونت شدهاند، اما هرگز در تکنگاریها یا در وبسایت معمار نشان داده نشدهاند!
با یک ساعت و نیم رانندگی به سمت شمال از تپههای خشک اطراف عمان، طرحهایی از درختان بلوط، زیتون و کاج شروع به دیده شدن میکنند. در نهایت، منظره سرسبزی پدیدار میشود مملو از تپههایی از جنگلهای مدیترانه. بر روی راس بلند تپه، ساختمانی از سنگ آهک در سراسر تپه همچون ماری به شکل منحنی حرکت میکند، سپس در انتها دوشاخه میشود و دور تا دور انبوهگاه جنگل عجلون میچرخد. این سایت ترکیبی از مرکز آموزش محیطبانان و امکانات توریستی برای آکادمی سلطنتی حفاظت از طبیعت با دفاتر، مرکز بازدیدکنندگان، رستوران و فروشگاه است که محصولات محلی را میفروشد.
در حالی که این معمار باستانشناس وارد دهه چهارم خلق کارهای هنری خود میشود، نقش او در توسعه مکانهای فرهنگی و اکوتوریستی در اردن منجر به شکلگیری مجموعهای از پروژهها در عربستان سعودی شده است. در بسیاری از این موارد، معماران خماش با اقدامات بینالمللی مانند آتلیه ژان نوول مخالف بودند. اما خماش به آنها توضیح میدهد که قسمت زمینشناسی از کار ما، مرزی برای تعیین تیم عمار خماش در پیشنهادات خود توانست در مورد خطوط زمین شناسی که از عربستان سعودی تا پترا و کراک امتداد دارند صحبت کند. او معتقد است:" این شکافهای خفته به موازات دریای سرخ یک روایت یکپارچه از عربستان سعودی تا ترکیه را تشکیل میدهند. از آنجایی که ما این روایت را داریم، میتوانیم داستان بیابان، رودخانههایی که میلیونها سال پیش تبخیر شدهاند و نوع رسوبگذاری که مادی بودن مکانهای باستانشناسی را تشکیل میدهد، بیان کنیم. طرحهای جامع برای مناطق جدید در جده و عسیر".
عمار خماش در کتابش از کلیسایی در حمود صحبت میکند که کاملاً «اردنی» است. طرح آن هیچ ویژگی غربیای را نشان نمیدهد. در عوض، یک "سبک" منحصربهفرد دارد که نتیجه استفاده از یک رویکرد صادقانه و یک راه حل محلی است. ساختمان این کلیسا بسیار شبیه به خانههای حمود است. دیوارهای بیرونی آن، مانند بقیه دیوارهای حمود از سنگ بازالت، آهک و با ایجاد فضایی تقریباً مستطیلی شکل، با چهار طاق ضخیمی پوشاندهشدهاند. مانند خانههای معمولی اردنی، سقف از تیرهای چوبی ساخته شدهاست که طاقها را میپوشانند.
پس از تحصیل در معماری در ایالات متحده، حرفه خماش با پروژههای مرمت در اردن آغاز شد. در زمانی که معادن به دلایل نگرانیهای زیستمحیطی متوقف شدهبودند، خماش آنها را به تنها کانون انجمن سلطنتی حفاظت از طبیعت و یکی از اولین سایتهای اکوتوریسمی اردن، تبدیل کرد. درنتیجه میتوان اینگونه گفت عمار خماش اکوتوریسم را در اردن بنیان نهاد.
برای مثال در پروژه آکادمی سلطنتی برای محافظت از طبیعت، ابتدا پیشنهاد شدهبود که در سایتی در داخل یک حفاظتگاه طبیعی اجرا شود، اما خماش آنها را متقاعدکرد که از یک معدن متروکه مجاور آن سایت استفادهکنند. دیدگاه اصلی عمار خماش این بود که به جای اضافه کردن یک عامل تداخل ایجادکننده جدید در آن زمین بکر، از بخشهایی از طبیعت که در گذشته آسیب دیده است، استفاده کنند. این آکادمی شامل یک بخش برای ارائه برنامههای آموزشی در مورد محیط زیست و همچنین دارای یک رستوران و صنایعدستی پیشرفته است. ورود از طریق یک پُل سنگی به طول 30 متر است که طولانیترین پُل در اردن است و تا نقطه میانی بین رستوران و آکادمی ادامه دارد. نمای جنوبی عظیم شامل پنجرههای بسیار کوچک با شکافهای سنگی تیغه مانند عمودی غولپیکر است. راهروها با شکافی در سقف مشخص میشوند که به نور طبیعی خورشید اجازه ورود میدهند. در طرف مقابل، آکادمی جنگل را لمس میکند. در حقیقت این پروژه نحوه استفاده از معادن متروکهای را که در کوههای اطراف به تعداد 100 یا بیشتر یافت میشوند، نشان میدهد. این اثر در سال 2016 برنده جایزه مسابقه آقاخان شد.
آنچه در مورد کار خماش بسیار هیجان انگیز است دریچهایست که درک او از اردن را به دیگران ارائه میدهد. عمار خماش علاوه بر طراحی ساختمانها، پستهای وبلاگی منظمی را منتشر میکند که همه چیز را از نحوه استفاده از ملات در کاخهای اموی گرفته تا اندیشههای مربوط به میدان آتشفشانی حراتالشام، تا تفکر در زمینشناسی و موسیقی را پوشش میدهد. ساختمانها، وقتی با زمینه خود همسو شوند، نقشهای از چشمانداز و فرهنگ اردن را ایجاد میکنند. ساختمانها فرصتهایی برای دیدن مناظر از طریق دیدگاه خماش از زمینشناسی هستند، چه در توصیف چگونگی و چرایی استفاده از سنگ در داخل ساختمان و چه اینکه چرا از یک روش ساخت و ساز خاص استفاده شدهاست. این ساختمانها همچنین مردم محلی را تشویق میکنند تا به شیوهای اکتشافی به این باور برسند که بهجای اینکه ساختمانی را که در قالب نقشهها و مشخصات چاپ شده است، بنا کنند، حقیقت، مفهوم آن را از دل زمینهاش بیرون بیاورند!