موزه Tongguan همان جاییست که داستانها از میان دیوارهای سفالی زمزمه میشوند، جایی که پژواک صنعتگران باستانی هنوز هم طنینانداز است و کوره اژدهای طولانی هنوز دارای حس سرزندگیست. بسیاری از بازدیدکنندگان در ابتدا در سکوتی ژرف فرو میروند و لحظهای را صرف یکی شدن با فضای موزه میکنند، زیرا با عظمت و ظرافت طراحی معماری موزه و محیط اطراف آن مواجه میشوند. محیط آرام و تاملبرانگیز موزه اغلب با ایجاد یک طنین معنوی، بازدیدکنندگان را برای لحظاتی به گذشته هرکدام از آن صنایع دستی باستانی فرو میبرد. گویی هرکدام از ما یک بار به بخشی از هویت موزه بدل میشویم. فضایی که به خاطر لعاب کریستالی درخشانی روی دیوارههای کوره قدیمیاش، گذرگاهی روشن درون کوره ساخته بود. این روشنایی حقیقتا نشانهای از زندگی بود. زندگیای که در همانگترین حالت با محیط اطرافش در جریان بود. (برای درک بهتر آنچه از معماری که در این موزه رخ داده است، پیشنهاد میشود که ابتدا مقاله صفر تا صد معماری زمینه گرا را مطالعه کنید تا با بینشی وسیع تر از داستان موزه Tongguan لذت ببرید.)
در موزه Tongguan که توسط گروه CMIE LUO JIN STUDIO طراحی و اجرا شدهاست، بار دیگر تاریخ زنده میشود و با هر وزش باد ترانهای سرودهشده در وصف یک فرهنگ غنی به گوش بازدیدکنندگان خوانده میشود. CMIE LUO JIN STUDIO به دلیل تعهد خود به حفظ و ارج نهادن به میراث چینی شناختهشده است. فلسفه معماری این استودیو بر ایجاد فضاهایی است که با محیط تاریخی و فرهنگی خود هماهنگ باشند. این رویکرد در طراحی موزه که ادای احترام به میراث صنعت سرامیک سلسله تانگ است نیز مشهود است. بنایی که رو به رودخانه Xiangjiang و در پشت سرش کوه Juehua را دارد، تصویری واضح از سرزمینی هزارساله است که صحنه آتش درون کورهها که سر به آسمان میکشیدند را طرح زدهاست. وقتی ما شاهد دست ساختههای تاریخی و ادغام سنتهای باستانی و طراحی مدرن هستیم، حس قابل لمسی از احترام فرهنگی و قدردانی در همه ما شکل میگیرد. پُر واضح است که این موزه، یکی از بهترین مصادیق معماری زمینه گرا در چین است.
پارک سایت کوره تانگوان یکی از سه پارک اصلی در استان هونان است و اولین دسته از پارکهای باستانشناسی در سطح ملیست. موزه Tongguan در گوشه جنوب غربی سایت قرار گرفتهاست. این ساختمان در غرب و در مجاورت خیابان بینجیانگ قرار دارد و تنها به وسیله یک جاده از رودخانه Xiangjiang جدا شدهاست. این طرح بر اساس توپوگرافی سایت، شامل بدنههای آبی و پوشش گیاهی، طراحی شده و برای کاهش آسیب وارده به محیط زیست ناشی از حضور ساختمان، بدنه اصلی آبهای طبیعی در ضلع شمالی و جداره طبیعی کوهستانی در ضلع شمال شرقی و شمال غربی را حفظ کردهاست. این پروژه یک ساختمان ۲ طبقه است که میتواند از کوهها و درختان موجود برای دریافت اثر سایه بر روی ساختمان استفاده کند و به طور موثر باد سرد شمال غربی را در زمستان نیز مسدود کند.
میدان جلویی در امتداد جاده بینجیانگ به عنوان ورودی نمایشگاه عمل میکند. قسمتهای فوقانی و پایینی به صورت یک کتابخانه نیمهباز، یک رستوران، یک محوطه اداری و برخی اتاقها با عملکردهای دیگر طراحی شدهاند تا بیشترین استفاده را از سایت، به هدف تماشای گالریها داشته باشند.
ایده اولیه طراحی این بنا حول دستیابی به هارمونی بین فرمهای معماری و مناظر طبیعی میچرخد، با هدف ایجاد ارتباطی یکپارچه بین محیط ساختهشده و توپوگرافی اطراف. این حساسیت به محیط طبیعی احتمالاً در ادغام موزه با چشمانداز خیره کننده کوههای Qin نیز نقش داشتهاست. این موزه با قرار گرفتن در میان مناظر جذاب چین، شاهدیست بر رقصی پیچیده بین تاریخ و طراحی معاصر. چیزی که آن را واقعاً جذاب میسازد، یکپارچگی معماری زمینه گراست. به نحوی که ما شاهدین گفتگویی هماهنگ میان موزه و محیط اطراف هستیم که بدون شک امری فراتر از زمان است. جریان خطی بنا به گونهایست که گویی کوره از زمین برمیخیزد و دوباره به زمین برمیگردد. در واقع ریتم ساختمان و فراز و نشیب آن مانند فرآیند پختن یک دستساخته چینیست. آری. معماری با فرم کوره اژدها منطبق است و همچنین برای طراحی جریان خطی موزه بسیار مناسب است. محوطه نمایشگاه با یک مسیر خطی که به تدریج از سطح زمین بلند میشود، در کل بنا به گردش درآمدهاست. شکل موزه حتی با عملکردهای اساسی موزه نیزهمخوانی دارد:
یکی مسیر خطی بارز آن است، و بعد مسیر آن که از ابتدا تا انتها منعکسکننده فرآیند کامل پخت کوره است. بازدیدکنندگان کاملا درک میکنند که خروجی و ورودی در یک سطح عمودی تنظیم شدهاند واز بالا و پایین، در نهایت، به زمین باز میگردند. همه چیز گویی در یک فرآیند قرار گرفتهاست. به چشم میبینیم که نمایشگاه گاهی مسطح و گاهی در ارتفاع حرکت کردهاست که این الگو جذابیت فضایی فوقالعادهای را به ارمغان آوردهاست. ترکیب هماهنگ موزه که از طراحی مدرن و بافت تاریخی الهام میگیرد باعث میشود بازدیدکنندگان علاقه عمیقی به تاریخ منطقه، هنر سرامیک، و میراث سلسله تانگ پیدا کنند. این استودیو به دلیل استفاده ماهرانه از مواد برای برانگیختن حس ظرافتی جاودانه مورد توجه قرار گرفته است. در مورد موزه سایت کوره تانگوان، این توجه به مادی بودن احتمالاً به طرحی تبدیل شده که از مواد یادآور تاریخ غنی تولید سرامیک استفاده کند و در عین حال فضای موزهای مدرن و جذاب را ارائه دهد.
در موزه Tongguan شرایط اقلیمی، ویژگیهای ساختمان و موقعیت جغرافیایی پروژه با اولویت فناوری غیرفعال، بهینهسازی فناوری فعال، انرژیهای تجدیدپذیر و مکملسازی منابع آب به طورغیرسنتی در هم کاملا ادغام شدهاند.
همانطورکه درون این اثر شگفتانگیز معماری قدم میزنم، نمیتوانم از سیالیتی که طبیعت و نبوغ انسان را به وسیله آن در هم آمیخته است شگفتزده نشوم. به نظر میرسد نمای موزه با استفاده هنرمندانه و ظریف از رنگهای خاکی و مواد textured، روایتگر افسانهای از زمینهای کوهستان Qin است که میراث کوره از آن بیرون آمدهاست. جریان باشکوه فضا و نور در داخل موزه، ادای احترام زندگی معاصر به ظرافت ساخت کوره در گذشته و نمایش دستساختههای سلسله تانگ، داستانی حتی عمیقتر از مصنوعاتی که در آن نگهداری میشود را بیان میکند.
ویرانههای کوره سلسله تانگ، که ریشه در دوران گذشته دارد، به عنوان ستون فقرات این موزه عمل میکند و ارتباطی ارگانیک بین سایت و تجسم مدرن آن ایجاد میکند. در اینجا، طراحی دقیق موزه، بازدیدکنندگان را به سفری میبرد که در آن هر منحنی، هر خط و هر سازه داستان هنرهای قدیمی و میراث فرهنگی را زمزمه میکند. نکته شایان توجه این اثر جایی عیانتر میشود که با وجود تاریخچه سنتی و فرهنگی این سایت، شاهد استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر مانند پمپهای حرارتی با منبع زمینی و سیستمهای گرمایش آب خورشیدی هستیم. پمپ حرارتی با منبع خاک با بهرهگیری از دمای نسبتاً ثابت خاکهای زیرزمینی در طول سال، بیشتر بار خنککنندگی تهویه در تابستان را به دوش میکشد. همچنین تمام بار گرمایشی تهویه را نیز زمستان تأمین میکند که تقاضا برای انرژی الکتریکی را تا حد زیادی کاهش میدهد.
هرچه بیشتر به درون موزه میرویم، تأثیر متقابل نور و سایه که نوازشگر شگفتیهای هر اثر سرامیکی است را بیشتر به چشم میبینیم. استفاده هوشمندانه از فضاهای باز و گالریهای هزارتویی، همه در یک باله زیبا گرد هم آمدهاند تا اسرار ابدی کوره را به زیبایی محفوظ دارند. قسمت نورگیر، یک فضای نمایش چند زاویهای را فراهم کردهاست. ترکیب خطوط مستقیم، خطوط شکسته و فضاهای بزرگ به روند پیادهروی و تماشای نمایشگاه جان تازهای بخشیده.
همانند بسیاری از بناهای زمینه گرا نکته قابل توجه دیگری که نظر همگان را به خود جلب میکند وجود نقطه عطفی در وسط بناست که نه تنها منطبق بر توپوگرافیست بلکه ماهیت یک حیاط را نیز دارد. جایی که نه تنها یک بافر زون محسوب میشود، بلکه ساختار خطی سالن نمایشگاه را نیز میشکند و همچنین برای بازدیدکنندگان فضایی گره شکل برای ملاقات و برقراری ارتباط ایجاد میکند. میگویند ایجاد این بدنه ارتباطی عمودی در وسط حیاط با الهام از حضور برج جوهوا در پشت آن است. ترانهای سروده شده بدین شکل که آنها دو نقطه مرتفع هستند که کوههای طبیعی و آبها را به هم چسباندهاند. گویی اژدهایی جوان میان طبیعت و موزه از گذشته تا کنون در پرواز است و از یکپارچگی بنا و اطرافش محافظت میکند.
ایده طراحی و ساخت این بدنه اصلی عمودی برگرفته از دودکش سنتی کوره اژدهاست و مانند دستساختهایست که از انباشته شدن خاک رُس شکل گرفته است. گویی با ظرف قدیمیای روبهرو هستیم متولد شده از لایههای زیاد که بر روی یک برج بلند ایستاده و یک چشم به تاریخ آن بنا دارد و چشم دیگرش به رودخانه Xiangjiang است که قرار است هزاران سال بدون تغییر باقی بماند. اینجا ترکیب فضای نمایشگاهی و معماری به یک اثر شاخص بدل شده است. ترکیبی هفت قسمتی شامل سالن اول تا سالن انتهایی که با رمپها و پلههایی که بهطور اریب ادامه مییابند تقسیم میشوند.
حالا یقین داریم که این اعجاز معماری زمینه گرا در موزه سایت کوره تانگوان تنها یک سازه نیست بلکه یک ساختار زنده است که ما را در دورههای زمانی متفاوت جابهجا میکند. جوهره معماری زمینه گرا در اینجا بدون تقلید صرف از سنت، در حقیقت دارد طرح یک گفتگوی بیانتها را رقم میزند. این اثر ترکیبی هماهنگ از گذشته و حال است که ریشه در احترام و ادراک دارد. معماری زمینه گرا اینبار هم پلی را شکل داده تا از ما را دعوت کند که تاریخ را لمس کنیم، نبض آن را احساس کنیم و با ظرافت پیوستگی فرهنگی به حرکت درآییم. فضای نمایشگاهی کاملا مفهوم سنتی تقسیمبندی عملکردی و ساختار نمایشگاهی را به عنوان اسکلت بنا درهم میشکند و به دنبال رابطه ایزومورفیک بین انسان و طبیعت در درک فضاست.
دیگر خورشید دارد بر بالای موزه غروب میکند و درخشش گرم خود را بر دستساختهها و دیوارهایی که قرنها از کنار آنها عبور کردهاست، میاندازد. به ناچیز بودن خود در برابر تاریخ کهن میاندیشیم. دیگر به درستی فهمیدهایم که موزه کوره Tongguan به عنوان مخزن شگفتیهای تاریخی، مکانیست که در آن گذشته و حال در رقصی ابدی در هم میآمیزند و همه کسانی را که به دنبال شناخت آن هستند مجذوب خود میکند. ردپای زمان و مکان در این اثر درواقع همان آغاز و پایان است و به انسان احساس ناتمام بودن داستانی که در آن سفرکرده را میدهد.
سفر در افسانه زمین و آتش، اینبار به پایان میرسد...
Source: gooood